انواع لحن در فن بیان
لحن گفتاری چیست؟مجموعه ای از فراز و فرود ، ریتم ، مکث و حس حالت در کلام است که در هرکس قابل تغییر و تقویت است.
شاید تا به حال در کلاسی نشسته باشید که بعد از گذشت چند دقیقه از کلاس آنقدر خسته کننده باشد که خوابتان بگیرد. به نظر شما چرا سر کلاس های بعضی از اساتیدکسل ، و بعضی دیگر تا آخر جلسه سرحال هستید؟
همه این حس ها به لحن صدای سخنران برمی گرده. وقتی میزان بلندی و کوتاهی صدای خود را درست تنظیم نکنیم قطعا یا شنونده خواب می رود یا از صدای بلند شما سرسام می گیرد.
اما لحن درست قابل تقویت و تغییر است و شما می توانید با تمرین چند تکنیک لحن خود را تقویت کنید.
قطعا با لحن خوب تاثیرگذاری سخنرانی چندبرابر می شود. 😃
چگونه لحن خود را تقویت کنیم؟
برای اینکه تاثیرگذاری کلاممان بالاتر برود نیاز است که چند تکنیک را برای تقویت لحن خود انجام دهید.
- یکی از تاثیرگذارترین تمرینات این است که یک گوینده حرفه ای را که از صدا و لحن او خوشتان می آید را انتخاب کنید و کاملا عین او تقلید کنید. این کار باعث می شود ذهنتان زمان فراز و فرود جملات را درک کند و حس رو کاملا منتقل کند.
- قبل از هر بار صحبت صدای خود را گرم کنید ! به این صورت که قبل از سخنرانی با خود خلوت کنید و با خودتان صحبت کنید. اگر هم شرایط صحبت با خود را نداشتید با دهان بسته این کار راانجام دهید. گرم کردن صدا باعث می شود صدایتان نگیرد و لحن بهتری داشته باشید.
- بلند بخوانید. کتاب ، روزنامه و هرچیز دیگری را با صدای بلند بخوانید تا به مرور زمان صدایتان با جملات یکی شود و بتوانید هر لحنی را به خوبی بیان کنید.
صدا ، ابزاری برای برجسته سازی لحن
هنگامی که مطلبی را می خوانید هیچگاه آن را با یک ریتم ثابت ادامه نمی دهید. صدا ابزاریست که به آوا در جمله نقش می دهد و با حالت های مختلف صدا می توان تصویری جدید از یک کلمه ایجاد کرد.
انواع لحن
انواع نواها در زبان فارسی عبارت اند از:
_ لحن ستایشی
ستایش مخصوص خداوند است وشاعر یا نویسنده خداوند را در آن به خاطر آفرینش بی همتا ،قدرت بی نظیر والطاف فراوانش می ستاید. در این هنگام خواننده نیز باید خود را موجودی از آفریده های او بداندکه تسلیم او وشاکر بخشش ها وآفرینش اوست.
_ لحن مدح
مدح، نوشته ای در باره انسان است که شاعر از طریق آن، با کوچکتر دانستن خود در مقابل ممدوح، به بیان مطالبی می پردازد. مدح ها نیز به پیروی از ستایش ها شکل گرفته اندودر آن ها همان حالات باید رعایت شود اما با ستایش اختلاف دارد؛ زیرا در ستایش، شاعر یا نویسنده آزادانه تر می تواند حرف خود را بزند اما در مدح ها، به ویژه مدح حاکمان، این کار امکان پذیر نیست.
_ لحن خاطره
خاطره، داستان یا حادثه ای است که در خاطر انسان باقی می ماند وآن قدر برای نویسنده اهمیت داشته که آن را نوشته است. خواننده خاطره ها باید آن را به گونه ای بخواند که گویی برای خودش اتفاق افتاده است.خاطرات را می توان به چند دسته تقسیم کرد : خاطرات خوش، خاطرات بد، خاطرات عجیب، خاطرات اولین آشنایی ها وبرخورد ها با اشیا و افراد و… .
خواننده با خواندن نخستین کلمه ها وجمله ها از طریق توصیفات موجود درمتن می تواند به جریان ذهنی وفضای خوشایند یا ناخوشایند خاطرات پی ببرد و حس و لحن خاصی برای آن در نظر بگیرد. این کاراز طریق متن نیز انجام پذیر است.
_ لحن حماسی
حماسه به معنای داستان دلاوری وشجاعت است؛ کسی که شعر حماسی را می خواند باید به گونه ای بخواند که این دلاوری ها را به شنونده منتقل کند؛ پس لحن حماسی لحنی کوبنده واستوار است وخواننده شعر حماسی، به ویژه شاهنامه فردوسی، باتوجه به ویژگی های این گونه اشعار باید لحن خودرا متناسب با محتوای این اشعارکند؛ محتوای این اشعار بیشتر جنگ ها ونبرد های پهلوانان با یکدیگر، بادشمنان وبا موجوداتی چون دیو واژدها وکارهای شگفت انگیزو خارق العاده است.
_ لحن داستانی یا روایی
حکایت، تعریف کردن صمیمانه داستانی کوتاه با آهنگی نرم و ملایم است به گو نه ای که شنونده یا از آن پند بگیرد و یا تحت تاثیر قرار بگیرد. آغاز چنین لحنی از گذشته با قصه خوانی ها همراه بود؛ قصه هایی که سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال می یافت و در بر دارنده مفاهیمی چون راد مردی، خوبی، از خود گذشتگی، بخشش و… بود و با عبارت ” یکی بود، یکی نبود ” آغاز می شدند. بعد از قصه، داستان ها و حکایت ها شکل گرفتند و با مفاهیمی چون آموزه های زندگی، پند ها و اندرزها همراه بوده اند.
_ لحن تعلیمی یا اندرزی
این لحن که به لحن اندرزی نیز موسوم است، تلاش می کند با گویشی آرام و آهسته، در دل شنو نده نفوذ کرده و نکات مهم خوب زیستن را به مخاطب خود القا کند. در ایران این گو نه نوشته بیشتر برای پند و اندرز به کار می رود. نو یسند ه این گو نه متون، خود را به جای انسانی آگاه می گذارد و از زبان او که بیشتر شبیه به پدران یا معلمان دلسوز است با مخاطب خود سخن می گوید؛ به همین دلیل لحن متن های تعلیمی، لحنی پدرانه است و خوانندهآن نیز باید به هنگام خواندن، خود را پدر یا معلمی فرض کند که می خواهد نکاتی را به فرزندان یا شاگردانش بگوید. در این گونه اشعار نیز ممکن است با لحن های گو نا گون مواجه شویم.
_ لحن تغزلی
شعر تغزلی شعری است که با احساسات و عواطف انسان سر و کار دارد. شاعران احساسات لطیف خود را در قالب اشعار منتشر می کنند و این احساسات می توانند حالات مختلفی را به خود بگیر ند. سروده ها ممکن است از روی شادی سروده شده باشند یا از روی غم و غصه، به خاطر وصال و رسیدن به یار یا ناشی از فراق و دوری از یار نوشته شده باشند.
_ لحن مناجات
مناجات به معنی راز ونیاز گفتن و نیایش با خداوند است. انسان در این زمان خود را بسیار کوچک فرض کرده، آ ن چه را که در حضور دیگران نمی تواند بیان کند، با آه و زاری یا شکر وسپاس بیان می کند. دراین گونه ازاشعار، شاعرچیزهایی معنوی از خدای خود طلب می کند وازاو می خواهد که عاقبت به خیرش کند. لحن مناجات آکنده ازعاطفه و احساس و بیانگر حالت فروتنی و خاکساری و تواضع بنده است.
_ لحن گفت و گو
گفت و گوها انواع مختلفی دارند :
۱- مناظره :
مناظره رقابت کردن با یکدیگر در بحث و گفت و گو یا پرسش و پاسخ است. در این نوشته ها معمو لا لحن پرسش کننده تند و محکم، به دور از خرد گرایی و همراه با فخر فروشی است؛ در حالی که لحن پاسخ دهنده همواره آرام و متین و توام با خرد است؛ به عبارت دیگر پرسش گر که فکر می کند بر حق است، سوالی را از طرف مقابل می پرسد اما چنان پاسخی می شنود که دیگر حرفی برای گفتن نمی ماند . خوانندهچنین متنی می تواند همانند یک بازیگر نقش آفرینی کند؛ یعنی در عین حال دو لحن را با دو چهرهمتفاوت بیان کند. گاه با این طرف و آن طرف رفتن جایگاه و صدای خود را تغییر می دهد که مفهوم را بهتر بتواند بیان کند .
۲- رجز خوانی :
که هر دو نفر به شرح دلاوری ها و نژاد و افتخارات خود با لحنی حماسی می پردازند؛ مانند : رستم و اسفند یار یا رستم و اشکبوس در شاهنامه ی فردوسی .
۳- گفت وگو های عادی :
می تواند به دسته های مختلفی تقسیم شود. این گفت وگو ها باتوجه به فضای داستان ها وعواطف موجود در آن ها شکل ولحن خاص خودرا می یابند.
_ لحن طنز
طنز از قدیم در نظم ونثر فارسی رایج بوده است وبیشتر در قالب حکایت خودنمایی کرده است. طنز ها معمولاًدر پایان خود به نتیجه می رسند وخواننده را تحت تأثیر قرار می دهند ومی خندانند. برخی نیز از همان ابتدا کار خود را شروع می کنند
_ لحن توصیفی
توصیف یعنی وصف کردن و بیان جزئیات وویژگی ها یا آوردن صفات وقید های حالت پیاپی برای چیز هایی که قرار است برای شنونده بازگو کنیم؛ این صفت ها می توانند یا به ظاهر افراد واشیا یا به حالات مختلف رفتاری یا حرکات او بپردازند.
_ لحن میهنی یا وطینه
وطنیه که به آن ” مام وطن ” نیز می گویند، شعری است که در وصف میهن سروده می شود و شاعر در آن می کوشد تا با تحریک احساسات ملی گرایانه و وطن دوستانهمخا طبان خود، آ نان را به پاسداری و محافظت از کشور خود بر انگیزد. شاعر این گو نه اشعار، با شور و حرارتی وصف نشد نی، مردم را به دفاع از میهن خود فرا می خواند و دراین کار، وطن را مادر خود می داند؛ مادری که هر کس برای دفاع و حمایت از او باید به پا خیزد و از خود غیرت نشان دهد. یا به حال او می گرید، یا درس وطن خواهی را تعلیم می دهد.
_ لحن شبه جمله ها یا اصوات
در زبان فارسی ظرفیتی وجود دارد که گاهی به جای گنجاندن معانی و مفاهیم در قالب یک جملهکامل، از بافت های کو تاه تری استفاده می کنیم که به ظاهر، ساخت جمله را نشان نمی دهند ولی از نظر پیام مفهوم، معنای یک جمله را می رسانند. به این گونه از بافت زبانی” شبه جمله ” می گوییم. شبه جمله دو نوع است : الف: صوت یا اصوات، ب: ندا و منادا .
صوت که جمع آن اصوات است، کلماتی را می گویند که بیانگر یکی از حالات و عواطف و احساسات ما باشند. صوت ها سر شار از بار عظیم احساسی – عاطفی هستند؛ به همین سبب هنگام خواندن با کشش و برجسته سازی آوایی باید خوانده شوند. یعنی امتداد آوایی تاثیر گذاری دارند؛ مانند: هان، آوخ، آه و … .
_ لحن جملات منادایی
در زبان فارسی به هر کلمه ای که بعد از حروف ندای ” ای، یا، ایا و …” بیاید، منادا می گویند و به هنگام خواندن بایدآن را به شیوه خطابی خواند؛ یعنی بایدآن کلمه را جوری خواند که گویی نام پس از این حروف را صدا می کنیم؛
_ لحن جملات شرطی
جمله ی شرطی جمله ای است که نیازمند جمله ای دیگر است تامعنی اش کامل شود. در این نوع از جمله ها معمولاًیکی از حروفِ«اگر»، «شاید»، «مگر»، «تا»و… به کار رفته است؛ پس به هنگام خواندن جملات مرکبی که یک جزء آن جمله ی شرطی است، باید از دولحن استفاده کرد. به مثال زیرتوجه کنید: «من چیزی به او نگفته ام مگر این که شما گفته باشید.» چنان که مشاهده می کنید، جملهاول یک جمله خبری است و تأکید جمله روی «من» است وباید آن را محکم تر خواند؛ اما در جملهدوم عبارت « مگر این که» باعث شکل گیری لحنی خاص می شود ودر مواردی به حرکت چشم ها، صورت و حتی کل سر نیز می تواند منجر شود تا خواننده علاوه بر تبرئه کردن خود، شما رانیز متّهم کند. یا در جمله: «اگر تو به میهمانی می آیی، من هم می آیم.»
_ لحن جملات امر و نهی
جملات امری جملاتی هستند که در آن ها به دستور دادن، خواهش ، سفارش یا دعا، کاری از شنونده خواسته می شود؛ بدین ترتیب می توان جملات امری را باتوجه به محتوایشان به چند دسته تقسیم بندی کرد:
الف- جملات که خواننده باید آن را به طرزی بخواند که شنونده حس کند مجبور به اطاعت از آن است.
ب- جملات خواهشی که خواننده آن را به شکل یک در خواست می خواند واغلب با نشانه هایی چون «لطفاً» ،«در صورت امکان» و…همراه است.
ج- جملات دعایی که با نشانه هایی چون «الهی»، «خدایا»و… در امل جمله یا فعل هایی چون«باد»،«بادا»،«دهاد»و… همراه است.
د- جملات سفارشی که نویسنده آن را برای سفارش کردن یا پند دادن به شنونده می نویسد.
_ لحن جملات پرسشی
جمله ی پرسشی که سوالی را مطرح می کند، بایکی از کلمه های «آیا»، «چرا»، «چگونه»«کجا» و… همراه است واین خود نشانه ای از وجود پرسش در کلام است. در بسیاری از جملات، کلمه ی پرسشی (آیاو…) وجود ندارد وخواننده بایدبا نگاهی کلی به متن ودیدن علامت سوال لحن خودرا شکل دهد.
_ لحن توضیحی
این جملات که معمولاً به دو نقطه(:) ختم می شوند وتوضیح اصلی وجزء به جزء مطالب را پس از دو نقطه به همراه دارند، باید به نحوی خوانده شوندکه با رسیدن به این علامت(:) شنونده را منتظر شنیدن بقیه مطلب که مهم ترین قسمت آن نیز هست، نگاه دارد.
_ لحن عاطفی یا تعجبی
جملات عاطفی که علامت تعجب(!) رادر پایان خود دارند، بیانگر عواطف نویسنده اند واحساساتی چون خشم، نفرت، شوق، لذت، تعجب و… هستندخوانندهاین جملات باید خودرا با احساسات نویسنده هماهنگ کند ولحنش رابراساس هریک از موارد نام برده شکل دهد. تأکید در این جملات معمولاًبرروی کلمه تعجبی است وکلمه پس از آن باید با احساس بیشتری خوانده شود.
_ لحن اشعار موقوف المعانی
به بیت هایی که معنی شان کامل نیست و با بیت یا بیت هایی بعدازخود به کمال می رسند، موقوف المعانی می گویند. در این بیت ها خواننده بیت را به گونه ای می خواندکه در پایان آن نیاز به بیتی دیگر برای تکمیل معنی احساس شود.
_ لحن شخصی شاعران و نویسندگان
با وجود اهمیت داشتن شناخت لحن های مختلف وکارآمد بودن همه ی آن ها در جریان خواندن، باید دانست که شناخت لحن شخصی شاعران می تواند به خواننده ی اشعار کمک زیادی کند؛ مثلاً بادانستن این نکته که شعری که قرار است خوانده شود از فردوسی است، خواننده باید لحن حماسی را انتخاب کند وکلماتش را باآهنگی مناسب واستوار بیان کند، به طرزی بخواندکه شنونده به عظمت اتفاقات متن پی ببرد. یا اگر شعری از حاقظ باشد، باید دانست که حافظ لحنی چند گانه دارد : عاشقانه، طعنه زننده، حکیمانه، رندانه وعارفانه. سعدی در بوستان لحنی پدرانه دارد. ناصر خسرو بسیار جدّی ومحکم است. مولانا در مثنوی لحنی عرفانی داستانی و رؤیایی دارد ودر شعر خیّام، غمی نهفته است همراه با دانشی که دیگران از آن بی اطلاع اند. در شعر معاصر نیزسهراب سپهری لحنی بسیار آرام و ملایم دارد و برعکس او، اخوان ثالث جدّی است ولحنی استوار دارد.
در نثر نیز سعدی در بیان حکایات بسیار خوش صحبت است وسجع پرداز؛ خواجه عبدالله انصاری سخنانش را بیشتر بر مبنای سجع وآهنگ کلام شکل می دهد وهدفش آهنگین کردن جملاتی است که بیشتر لحن مناجات دارند؛ لحن کلیله ودمنه و مرزبان نامه برای بیان حکایت هایی است که از زبان حیوانات باز گو می شود و در ضمنِ حکایات قصد دارند مطالبی سیاسی واجتماعی را به خوانندگان بیاموزند؛ قابوس نامه لحنی اندرزی دارد و چون نویسنده ی آن، کیکاووس بن اسکندر، این کتاب را برای نصیحت کردن فرزندش، گیلان شاه، نوشته است، لحنی پدرانه دارد.
در دوره ی معاصر لحن های نثر بیشتر علمی، ساده، روز مره، وهمه فهم اند. گاه در نثر معاصرطنز نیز دیده می شود مانند: «چرندوپرند» دهخدا. بسیاری از کتاب های نثر امروزی نیز از زبان نثر معیار استفاده کرده اند که لحنی رسمی وجدی دارند.
ارتباط لحن فن بیان با زبان بدن:زبان بدن تاثیر زیادی در لحن و گفتارمان دارد به طوری که اگر زبان بدن خوب نباشد بیننده و گوینده متوجه این رفتار میشود و از صحبت کردن ما خسته میشود
برای اطلاعات بیشتر راجع به زبان بدن میتوانید به این لینک مراجعه کنید